نويد شاهد: شب عمليات كربلاي 5 در جمع شش هفت نفري كه داخل سنگر هستند حاج آقا فارسي پيشنهاد مي دهد كه بياييد كاري بكنيم كه اگر شهيد شديم همه ما را در يك قبر دفن كنند و ما هم قبري شويم.

همه از اين پيشنهاد استقبال مي كنند. به آقاي فارسي مي گويند شما متن اين قرار داد را بنويسيد ما هم امضا مي كنيم تا پس از شهادت همه ي ما را در يك قبر بگذارند و سنگ قبر ما يكي باشد تا اگر مردم فاتحه اي خواندند ثواب آن فاتحه به همه ي ما برسد .
پس از موافقت قلم و كاغذ مي آورند و ايشان شروع به نوشتن وصيت نامه مي كند و در پايان همگي زير اين پيمان را امضا مي كنند.

نوبت به آقاي خدري مي رسد كه ايشان با مهرباني نگاهي به وصيت نامه مي اندازد و مي گويد من حاشيه اين نامه را امضا مي كنم زيرا مي دانم اگر توفيق شهادت داشته باشم پيكرم را در شهر دفن نمي كنند و براي خاكسپاري به روستا مي برند عجيب از آنكه از آن گروه شش هفت نفري كه وصيت نامه را امضا كردند، فقط آقاي خدري شهيد مي شود و عاقبت در زادگاهش دفن مي شود اين پيمان اخوت هم اكنون در نزد سردار فارسي نگهداري مي شود.